محل تبلیغات شما

چکیده
واژه بهداشت و سلامتی به ویژه بهداشت روانی، همیشه انسان را در طول تاریخ به خود مشغول کرده است، تدوین برنامه های تربیتی - بهداشتی برای حفظ سلامتی و بهداشت روان نمونه ای از این اقدام بشری است و در این میان دین باوری و آموزه های قرآنی نقش بسزایی در تأمین بهداشت روانی دارند.
در این مقاله، سلامت روان در قرآن و نشانه های آن و نیز رابطه قرآن و معنادرمانی و راه های درمان افسردگی از دیدگاه قرآن و نقش باوردرمانی در بهداشت روان به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار گرفته و در نهایت نیز به جلوه هایی از شفابخشی قرآن پرداخته شده است.
کلید واژه ها
بهداشت، بهداشت روانی، معنادرمانی، روان درمانی افسردگی، شفابخشی قرآن.

مقدمه
واژه ی بهداشت و سلامتی همیشه انسان را در طول تاریخ به خود مشغول کرده است. تدوین برنامه های تربیتی - بهداشتی برای حفظ سلامتی و مطالعه، جلوگیری و درمان بیماری ها نمونه ای از این اقدامات بشری است.
بهداشت در یک تقسیم کلی به دونوع بهداشت جسمی و بهداشت روانی تقسیم می شود ولی آنها همپوشی های زیادی با هم دارند و بر یکدیگر تأثیر می گذارند. بهداشت روانی از آن جهت که رابطه مستقیمی با عملکرد فردی - اجتماعی و سیستم های روانی - اجتماعی دارد، از اهمیت زیادی برخوردار است و این اهمیت باعث تدوین و اجرای برنامه های متعدد بهداشت روانی در ابعاد مختلف می شود.

برآنیم تا در این مقاله تأثیر آموزه های قرآنی بر بهداشت و سلامت روان و نیز جنبه های مختلف این تأثیر گذاری را بررسی کنیم.

سلامت روان در قرآن
 قرآن فردی را سالم و سلیم النفس می داند که با تکیه بر فطرت توحیدی از ایمان قلبی برخوردار بوده و در رفتار با ایجاد تعادل میان قوای متضاد درونی و نیز تقابلات بیرونی و درونی برخاسته از غرایز و محیط بهترین شیوه را در دستیابی به خوشبختی و قرب الی الله برگزیند. از نظر قرآن کسانی که در عقیده، کفر و در عمل، نفاق را برگزیدند از سلامت روانی برخوردار نبوده و دچار بیماری روانی هستند:
فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا».(بقره: ده)
روان رنجوری تنها در رفتار نیست بلکه در عقیده و ایمان نیز راه می یابد. ازآنجایی که تعادل شخصیت یعنی تعادل فرد در ایمان به خدا و عمل صالح، پس عدم تعادل در هر یک از آن دو موجب روان رنجوی» فرد بوده و فرد از سلامت روانی برخوردار نخواهد بود.(مجمع البیان، ج یک، ص چهل وهفت)

نشانه های سلامت روان
سلامت روان آن چنان که پیش از این گفته شده، تنها سلامت در رفتار نیست بلکه یکی از نشانه های سلامتی روان، سلامتی رفتار است. بنابراین کسانی که از توحید و ایمان درستی برخوردار نیستند همانند کافران و منافاقان حتی مؤمنان ضعیف الایمان، از رنجوری روان برخوردارند.
این رنجوری خود را در مظاهر بیرونی و رفتاری و واکنش های عملی به خوبی نشان می دهند. وجود اضطراب، ترس، نگرانی، وسوسه و افسردگی، همه نشانه ای از روان رنجوری فرد دارد (بهداشت روان، ص سی ودو) این نشانه ها خود را در دو صورت فردی و اجتماعی بازتاب می دهد.

ما در اینجا به برخی از نشانه های سلامت روانی از منظر قرآن اشاره می کنیم تا افزون بر یافتن نشانه های منفی به نشانه های اثباتی سلامت روانی در برابر رنجوری آن اشاره داشته باشیم.

الف. آرامش روحی
 آرامش زمانی در انسان پدید می آید که به واجب دینی، نفسی و اجتماعی خود عمل کرده باشد در صورتی که انسان هر یک از این موارد را نادیده گیرد دچار بیماری های روحی گشته و روان رنجور می گردد. اعراض از یاد خدا و دستورهای او یا عدم ایمان به خدا می تواند فرد را دچار بیماری نماید و سلامت روانی اش را در معرض خطر قرار دهد، چنان که یاد خدا موجب آرامش دلها و آرامش روحی می گردد. الا بذکر الله تطمئن القلوب»(رعد: بیست و هشت): همانا با ذکر خدا دل ها آرام می گیرند.
و اما منظور از ذکر الله چیست؟ چگونه دل انسان با یاد الله آرام می گیرد؟ اگر شخصیت انسان شبیه به یک کوه یخ باشد و ضمیر ناخودآگاه آدمی، نه دهم که یخ مستور و مخفی در آب، اگر ضمیر ناخودآگاه بر وجود آدمی سیطره داشته باشد و تعیین کننده و کارگردان پشت صحنه باشد، اگر انواع اختلالات رفتاری و بیماری های روحی و روانی تجلی تیره شدن روابط خودآگاه و ناخودآگاه تلقی گردد و اولین گام در تخفیف این بیماری ها انتقال موضوعات و مسائل درون ناخودآگاه به سطح آگاه بیمار باشد، معنا و اهمیت ذکر معلوم و روشن می گردد.
ذکر الله به طور خاص یعنی با خبر ساختن، خبر گرفتن و توجه کردن ارادی و معتمدانه ذهن هشیار از آن چیزی که در ناخودآگاه آدمی وجود دارد. (اصول کلی بهداشت روان در اسلام، ص پنجاه و سه) ذکر یعنی اعتراف به حضور او، به محض اینکه الله حاضر در ناخودآگاه آدمی، اما غایب از سطح آگاه ذهن به یاد آورده می شود، ناگهان ابهامات از بین می رود، یک احساس شعف، آرامش طمأنینه، احساس معنادار بودن زندگی شخص و کل هستی، یک احساس تعالی به انسان دست می دهد و قلب متلاطم، ناآرام و مضطرب، آرام می گیرد(انوار درخاشن ج نه، ص دویست و بیست) و همراهی و پذیرش ولایت الله، ترس، خوف، غم و اندوه را از دل ها می زداید. (تفسیر نمونه، ج هشت، ص سیصد و سی وسه) الا ان اولیا الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون، الذین امنوا و کانوا یتقون، لهم البشری فی الحیاه الدنیا و فی الاخره لا تبدیل لکلمات الله ذلک هو الفوز العظیم».(یونس: شصت و دو تا شصت و چهار). و ذکر، او را به آینده امیدوار میسازد؛ چون ترس از آینده همواره هر گونه آرامش و آسایش را از انسان سلب می نماید.
وقتی انسان همواره از آینده مبهم و نامعلومی در رنج باشد، آسایش و آرامش کنونی بر او سخت و دشوار می گردد و از وی سلب می شود در حالی که ایمان به آینده او را امیدوار و توانایی بهره گیری از لذت های حال را در او افزایش می دهد (المیزان، ج هفده: ص 415). ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون». (فصلت: سی)
آرامش روحی در سه چیز نمودار می شود:
1. توانایی در برخورد با بحران ها، و این به توانایی فرد در استواری و بردرباری و مقاومت در برابر رنج ها، مصیبت ها، سختی ها و شکست های گوناگون بر می گردد، بدون آنکه تعادل روانی، سلامت روحی خود را از دست دهد. این حالت جز با این باور تحقق نخواهد یافت که هر چه انسان بدان دچار می شود به قضای الهی و از باب آزمایش و ابتلای او است، و این که تنها او قادر به دفع شر و ضرر است و باید به خداوند اتکا نماید، چه بسا آن شر و مصیبت دریچه ای به سوی خیر و سعادت ابدی او باشد (تفسیر منهج الصادقین، ج یک، ص چهار صد و نود) و عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم و عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم والله یعلم و انتم لا تعلمون» (بقره: دویست و شانزده)

2. توانایی بر شکیبایی و تحمل سختی ها، زیرا صبر و شکیبایی در برابر سختی ها نشان دهنده ی سلامت روانی است. انسان صابر به این درجه از کمال دست یافته است که همه این سختی ها برای رهایی و آزادسازی توانایی های بالقوه ای است که در او نهاده شده است، و این توان و قدرت نهان جز به هنگام بروز شداید و سختی ها آشکار نمی شود. پس سختی ها را ابزاری برای خروج توانمندی ها از قوه به فعلیت می بیند و با این شیوه توان و تعقل و خردش فزونی یافته و استعدادهای نهفته اش آشکار می شود. ولنبلونکم ء من الخوف و ا لجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین»(بقره: صد و پنجاه و پنج) در حقیقت صبر و شکیبایی در برابر شداید و سختی ها نشان دهنده ی سلامتی ایمان و تعادل شخصیتی اوست که با به کارگیری از توان و قدرت نهفته می تواند راه کاری مناسب برای برون رفت از آنها یافته است و عمل صالح و درستکاری نیم دیگر از ایمان خویش را آشکار می سازد، زیرا ایمان کامل در سلامت عقیده و عمل صالح است که صبر و شکیبایی بخش نخست یعنی سلامت عقیده و نیز عمل صالح و درست در حل مشکل، نشان دهنده ی کمال ایمان اوست.

3. توانایی و درک درست آینده و خوش بینی به آن، زیرا کسی که از سلامت روان برخوردار است به آینده امیدوار است و هدف از زندگی را تلاش برای درک محبوب و لقاء الله می بیند، از این رو سختی ها را ابزاری برای رسیدن به آینده ای روشن می یابد که: ان مع العسر یسرا» (انشراح: شش): با هر رنجی آسانی است.

ب. خودکفایی و استقلال در فعالیت ها و بهره گیری از نتایج
 یکی دیگر از نشانه های اثبات سلامت روح و روان آدمی، خودکفایی و استقلال در کارها و بهره گیری از نتایج درست آن است، به این معنا که بر پایه ی آنچه توانایی های فرد و امکانات و مهارت هایش اجازده می دهد در کار خویش استقلال را حفظ نماید. از راه کار و استقلال در عمل فرد می تواند به اهداف حیاتی خویش دست یابد. لیاکلوا من ثمره و ما عملته ایدیهم افلا یشکرون». (یس: سی و پنج)

ج. خوشنودی از خود و دیگران
 یکی دیگر از نشانه های سلامت روان آن است که انسان از خود، استعداد، امکانات و توانایی های خدادادیش خرسند و خوشنود بادشد و شکر و سپاس آن را به جای آورد. سپاس و خرسندی از این نعمت ها بهره گیری درست و کامل از آنهاست. کسی که از خود و نعمت هایش خرسند و خوشنود نباشد همواره در آرزوی چیزی خواهد بود که گاه برون از توان اوست، از این رو دچار حسد، افسردگی و مانند آن می گردد. کسی که از خود و نعمت های خود خشنود و خرسند است نه تنها سپاس گزار آن می شود بلکه اعتماد و عزت نفس در او افزایش می یابد که این مسائل موجب آرامش وی می شود. اعتماد و عزت نفس موجب می شود که همکاری و تعامل بادیگران نیز در او شدت یافته و از دیگران بیش از آنچه که هستند متوقع نباشد.

د. توانایی بر کنترل نفس
کسی که از تعادل روانی و سلامت روحی برخوردار است، می تواند بر کشش ها و گرایش های کنترل داشته باشد و آن ها را در جهت اهداف عالی خود به کار گیرد. نه تنها غرایز خویش را سرکوب نمی کند بلکه با کنترل و هدایت آنها به بهترین شیوه، آن قوا و غرایز را به خدمت خود در می آورد و غرایز نفسانی را نعمت های دنیایی برای تکامل رشد خود می یابد. (تفسیر راهنما، ج دو، ص سی و چهل و نه) زین اللناس حب الشهوات من النساء البنین و القناطیر المقنطره من الذهب و الفضه و الخیل المسومه و الانعام و الحرث ذلک متاع الحیاه الدنیا و الله عنده حسن الماب».(آل عمران: چهارده)

هــ. توانایی بر پذیرش مسؤولیت
 توانایی برای پذیرش مسؤولیت ها یکی از مهمترین نشانه های سلامت روانی فرد از دیدگاه قرآن است. فوربک لنسالنهم اجمعین، عما کانوا یعملون» (حجر: 92 و 93)؛ ولو شاء الله لجعلکم امه واحده واحده ولکن یضل من یشاء و یهدی من یشاء ولتسالن عما کنتم تعملون»(نحل: نود و سه) پس هر فردی که مسؤولیت اندیشه، عقیده، رفتار و گفتارش را بپذیرد، دارای سلامت رفتار است.

و. توانایی بر فداکاری و ایثار
 از آنجایی که انسان متعادل در ایمان و عمل از سلامت روانی برخوردار است و به اصل توحید در همه ی امور اعتقاد دارد و به آن پایبند می باشد، در مقام عمل این توان و قدرت را داشته باشد تا با بذل و بخشش به دیگران کمک نماید و نیز از جان و مال خود برای تکامل فردی و اجتماعی جامعه ایمانی اش بکوشد و در این راه جانفشانی نماید.(مجمع البیان، ج یک، ص سیصد و ده) ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه»(توبه: صد و یازده) یا ایها الذین آمنوا هل ادلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب تومنون بالله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم ذلکم خیر الکم ان کنتم تعلمون». (صف: ده و یازده)

ز. توانایی بر ایجاد ارتباط درست با دیگران
کسی که از سلامت روان برخوردار است به راحتی و آسانی می تواند با دیگران ارتباط برقرار نماید و در رفع نیازهای خود و دیگران با آنان همکاری کند. وتعاونوا علی البر و التقوی ولا تعاونوا علی الاثم و العدوان و اتقوا الله ان الله شدید العقاب».(مائده: دو) زیرا انسان همواره نیازمند به دیگران است. این ارتباط و تعامل و همکاری باید بر پایه دوستی و اعتماد باشد.(المیزان، ج پنج، ص صد و هفتاد و دو) انما المومنون اخوه فاصلحوا بین اخویکم و اتقوا الله لعلکم ترحمون». (حجرات: ده)

ح. گزینش اهداف واقعی
 یکی از شرایط سلامت روانی آن است که فرد بتواند هدف واقعی و حقیقی را تشخیص داده و انتخاب نماید و در انتخاب هدف دچار گمراهی نگردد، از این رو هدف های زودگذر را اصل قرار نمی دهد. انما الحیاه الدنیا لعب و لهو». (محمد: سی و شش) (المیزان، ج هجده، ص دویست و هفتاد)

ط. احساس خوشبختی و سعادت
یکی از نشانه های بارز و صحت و سلامت روان آن است که فرد احساس خوشبختنی و سعادت نماید.

قرآن و معنا درمانی
 قرآن کریم، نسخه هایی شفابخش برای درمان دردها و رنج های ما دارد. قرآن تلقی و باور سطحی آدمیان از امور را دگرگون می سازد و به طوری که آنان به سهولت قادر بر تغییر رفتارها و اعمال» تصمیم ها و اقدام ها» و درمان رنج های » خود شوند، در قرآن کریم چنین می خوانیم: قد جاءکم بصائر من ربکم فمن ابصر فلنفسه و من عمی فعلیها.» (انعام: صد وچهار): به راستی بینش هایی از نزد پروردگارتان برایتان آمده است. پس هر که در پرتو آن بینا شود، به سود خود چنین کرده، و هر که کوری ورزد، به زیان خود.
از این آیه پیداست که قرآن در پی تغییر و تقویت بصیرت آدمیان است. بصیرت، باور و بینش عمیقی است که اگر آدمی بدان دست یابد، معنا و مفهومی برای زندگی خود یافته است، معنایی که او را در مواجهه با رنج ها و سختی ها مقاوم می سازد، افق دید او را وسیع تر و نگاه او را به زندگی و جهان هستی، نافذتر می نماید. (المیزان، ج هفت، ص سیصد و نوزده)

شیوه های معنابخشی قرآن
 قرآن کریم از انسان می خواهد که برای معنا بخشیدن به زندگی اش بینش خود را در این موارد تصحیح و تقویت کند:
1. جهان هستی؛ 2. دنیا؛ 3. حقیقت انسان؛ 4. تاریخ انسان؛ 5. مرگ و زندگی پس از آن.
1. جهان هستی
 جهان هستی به مجموعه ی آفریده های خداوند اطلاق می شود که خواه قابل رؤیت باشد، خواه قابل رؤیت نباشد که از آن تعبیر به غیب و شهود» می شود. قرآن کریم می فرماید: در رأس این عالم، خداوندی است که شاهد است و جز او همه مشهود»: بسم الله الرحمن الرحیم و السماء ذات البروج و الیوم الموعود و شاهد و مشهود». (بروج: 1-3)
خداوند متعال در جای دیگر از کلام نور می فرماید: یعلم ما یلج فی الارض و ما یخرخ منها و ما ینزل من السماء و ما یعرج فیها و هو الرحیم الغفور» (سباء: دو): (آنچه در زمین فرو می رود و آنچه از آسمان فرود می آید و آنچه در آن بالا می رود (همه را) می داند و اوست مهربان آمرزنده).
خداوند در کنار آیاتی که بیانگر علم بی پایان او بربندگان و همه ی موجودات است، از قدرت خود نیز سخن می گوید: ولله من ورائهم محیط» (بروج: بیست): خدا از هرسو بر ایشان محیط است.
خدای تعالی به منظور تغییر بینش آدمیان از سطحی نگری به ژرف اندیشی در پدیده های جهان هستی و تعمیق باور آنان نسبت به علم، قدرت، حکمت و رحمت خود، پیوسته از نعمت هایی که به بندگان ارزانی داشته سخن می گوید: در همان آیات ابتدایی سوره ی بقره فلسفه ی عبادت و پرستش خود را رسیدن به تقوی الهی و شکر نعمت عنوان نموده و می فرماید: یا ایها الناس اعبدوا ربکم الذی خلقکم و الذین من قبلکم لعلکم تتقون» (بقره: بیست و یک): ای مردم! پروردگارتان را که شما و کسانی را پیش از شما بوده اند آفریده است، پرستش کنید چه بسا با تقوا شوید) یادآوری نعت های خداوند، عملی لازم و واجب است زیرا خداوند به این کار فرمان داده است: . و اذکروا نعمت الله علیکم و ما انزل علیکم من الکتاب و الحکمه.». (بقره: دویست و سی و یک)

. دنیا
 دنیا به بخشی از جهان هستی اطلاق می شود که کانون آن زمین است. دو روی سکه ی دنیا را سختی ها و آرزوها» تشکیل می دهد. دنیا را در ناهموارِ سختی ها و مشکلات بنا نهاده اند. سختی و دشواری در زندگانی دنیوی، یک اصل و قاعده است. (تفسیر بیان السعاده، ج یک، ص صد و نود و یک) ام حسبتم ان تدخلوا الجنه و لما یا تکم مثل الذین خلوا من قبلکم مستهم الباساء والضراء و زلوا حتی یقول الرسول و الذین آمنوا معه متی نصرالله الا ان نصر الله قریب»(بقره: دویست و چهارده): آیا گمان کردید داخل بهشت می شوید بی آنکه حوادثی همچون حوادث گذشتگان برشما برسد؟ همانا که گرفتاری ها و ناراحتی ها به آنها رسید و آن چنان ناراحت شدند که پیامبر و افرادی که ایمان آورده بودند، گفتند: پس یاری خدا کی خواهد آمد؟ آگاه باشید یاری خدا نزدیک است! ولنبلو نکم بشی ء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا الله و انا الیه راجعون» (بقره: صد و پنجاه و پنج و صد و پنجاه و شش): قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی و کاهش در مال ها و جان ها و میوه ها آزمایش می کنیم و بشارت ده به استقامت کنندگان! آنها که هر گاه مصیبتی به ایشان می رسد، می گویند: ما از آن خدا هستیم و به سوی او باز می گردیم! با توجه به مفاد آیات یاد شده، متوجه می شویم که زندگی در این دنیا، با نقص ها، کمبودها، دشواری ها و نگرانی ها آمیخته است. این آگاهی آدمی را در مواجهه با جلوه های ناگوار زندگی آماده می سازد و صبر و شکیبایی را در دل و جان او می نشاند. دستیابی به آرامش و آسایش هم جز با گذار از مرحله ی دشواری ها امکان پذیر نیست: (تفسیر من وحی القران، ج بیست و چهار، ص سیصد و شصت و هفت) فان مع العسر یسرا ان مع العسر یسرا» (انشراح: 5-6): به یقین با (هر) سختی، آسانی است (آری) مسلماً با (هر) سختی آسانی است.
پذیرش این واقعیت که بی رنج گنج میسر نمی شود» به زندگی دشوار آدمی، معنا می بخشد و دشواری ها را در مقابل گام های مصمم او آسان می سازد، با درک این معنا، خرسندی کامل، رضایت دل و آرامش خاطر وجود آدمی را فرا می گیرد و از عمق جان، خدا را حتی بر سختی ها و دشواری ها سپاس می گوید.

. حقیقت انسان
 یکی دیگر از عوامل مؤثر در معنادار شدن زندگی انسان، توجه به حقیقت وجود آدمی است. انسان از یک سو آفریده ی خداست. او از خود چیزی ندارد، وجودش سراپا نیاز و احتیاج است: یا ایهاالناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی الحمید» (فاطر: پانزده): ای مردم شماهمگی نیازمند به خدا هستید، تنها خداوند است که بی نیاز و شایسته ی هر گونه حمد و ستایش است.
از سوی دیگر انسان خلیفه الله» است. خداوند او را به عنوان جانشین و قائم مقام خود برروی زمین برگزید و فرشتگان را فرمان داد تا بر اوسجده کنند. این فرمان زمانی از جانب خداوند صادر شد که اسرار جهان هستی (اسما) را به او آموخت و از فرشتگان خواست که از این اسما بگویند و چون آنان اظهار بی اطلاعی کردند ولی حضرت آدم (علیه السلام) از اسما و اسرار هستی آنان را آگاه کرد، خداوند خطاب به فرشتگان که به آفرینش انسان معترض بودند، فرمود: آیا به شما نگفتم که من غیب آسمان ها و زمین را می دانم؟! (بقره: سی تا سی وچهار)
خداوند خود وعده داده است که انسان را - در صورتی که به جایگاه و مقام خود آگاه باشد و تنها ولایت او را بپذیرد و از ولایت شیطان سر باز زند - مورد حمایت پی در پی خود قرار دهد؛ راه خروجی از بن بست های زندگی برایش قرار دهد؛ رزق و روزی بی شماری به او عطا کند؛ وکالت او را بپذیرد؛ او را از شر وسوسه های شیطان حفظ کند و در همه حال مراقب او باشد: و هو معکم این ما کنتم»(حدید: چهار) هر جا باشید، او با شماست. هنگامی که انسان به درک این معنا نایل می گردد که در همه حال مورد توجه و مراقبت خداوند و فرشتگان او است، هرگز دچار یأس و ناامیدی نمی شود و هیچ گاه احساس تنهایی (=افسردگی) نمی نماید.

. تاریخ انسان
 گذشته انسان را، درگیری بین حق و باطل تشکیل می دهد و همیشه بین طرفداران حق و باطل درگیری و نزاع بوده است. گاه پیروزی با پیروان حق و گاه با تکذیب کنندگان بوده است ولی سرانجام پیروزی نهایی نصیب یاران حق می شده است و این سنت الهی است که زمین و حکومت بر آن را بندگان صالح خدا به ارث می برند.(المیزان، ج سیزده، ص 8) وقل جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل زهوقا» (اسراء: هشتاد و یک): حق آمد و باطل نابود شد؛ یقیناً باطل نابود شدنی است. قل لن یصیبنا الا ما کتب الله لنا هو مولانا و علی الله فلیتوکل المومنون» (توبه: پنجاه و یک): هیچ حادثه ای برای ما رخ نمی دهد، مگر آنچه خداوند برای ما نوشته و مقدر داشته است؛ او مولا (و سرپرست) ماست و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند.

5. مرگ و زندگی پس از آن
 ما اکنون زنده ایم، با مردن هم زنده ایم. مرگ» پل عبور از یک مرحله ی زندگی به مرحله ای والاتر است. از نظر قرآن، زندگی واقعی»، زندگی پس از مرگ است. قرآن به زندگی این دنیا، متاع»، متاع قلیل»؛ (بهره ی اندک)، متاع الغرور» (کالای فریب) زینت»، لهو ولعب» (سرگرمی و بازیچه) اطلاق نموده است: وما هذه الحیاه الدنیا الا لهو و لعب وان الدار الاخره لهی الحیوان لو کانوا یعلمون» (عنکبوت : شصت و چهار): این زندگی دنیا چیزی جز سرگرمی و بازی نیست و زندگی واقعی سرای آخرت است اگر می دانستند. درک این معنا که زندگانی واقعی با مرگ آغاز می شود، از وابستگی آدمی به ظواهر زندگی می کاهد و او را برای زندگی ابدی آماده می سازد و هر گونه ترس و وحشت از مرگ را از او باز می ستاند.

آیات قرآن، شفابخش است.
وننزل من القران ما هو شفاء و رحمه للمومنین.»(اسراء: هشتاد و دو): و از قرآن آنچه شفا و رحمت است، برای مؤمنان نازل می کنیم. . خداواند متعال در این آیه، به صراحت آیات قرآن را شفابخش» معرفی نموده است. قرآن نسخه ای برای سامان بخشیدن به همه ی نابسامانی ها، بهبود فرد و جامعه از انواع بیماری های اخلاقی و اجتماعی، روحی و جسمی است.

امتیازات آیات شفابخش قرآن:
الف. آیات درمان گر قرآن، ضرر و عوارضی به دنبال ندارد.
ب. آیات درمان گر قرآن، هرگز کهنه نمی شود.
ج. شفایافته ی قرآن، خود عامل شفا و بهبود دیگران می شود.
د. در نسخه ی شفابخش قرآن، اشتباه نیست.
هـ. این نسخه، همیشگی و در اختیار همه است.
و. طبیب این دارو، بیماران خود را به خوبی می شناسد و بیماری را به طور دقیق تشخیص می دهد.
ز. طبیب این دارو، بیماران خود را بسیار دوست می دارد و نسخه اش دایمی است.
نکته مهمی که این آیه به آن تصریح می کند، آن است که: آیات قرآن کریم منحصراً افراد با ایمان را شفا می بخشد. بنابراین باید به شفا بخشی قرآن اعتقاد راسخ داشت.
قرآن کریم تنها آن دسته از بیماران را درمان می کند که علاوه بر اعتراف به بیماری و نیاز خود، به طبابت انحصاری قرآن کریم، ایمان و اعتقاد راسخ داشته باشند. در این صورت قرآن کریم او را به حضور می پذیرد و به وی در معالجه و درمان بیماری های گوناگون یاری می رساند. (تفسیر من وحی القرآن، ج چهارده، ص 233)

در اولین اقدام، با استدالال ها و دلایل روشن خود، رکود فکری او را شفا می دهد، به اندیشه ی او استقلال می بخشد، وی را با آیات نورانی و روشنگر خود از ظلملت های کفر، شرک، جهل و نفاق به روشنایی های هدایت، ایمان، تقوا، پاکی و اخلاص رهنمون می سازد و او را در مسیری قرار می دهد که به سرچشمه ی عزت، اقتدار و شکوه و عظمت و مقام والای عزیز حمید» متصل می گردد. (تفسیر من هدی القرآن، ج شش، ص 295)
قرآن کریم با موعظه ها و پندهای خود، قساوت قلب ها را درمان می کند، با آیات تاریخی خود، پند و عبرت می دهد و آدمی را از تحیر و سرگردانی رهایی می بخشد، با زیبایی آهنگ و فصاحتش، روح فراری را جذب می کند. با قوانین و احکامش عادات خرافی و سنت های غلط و تقلیدهای کورکورانه را ریشه کن می سازد تلاوت و تدبر درآن، بیماری غفلت را شفا می دهد و تبرک و توسل به آن، امراض و بیماری های جسمی را برطرف می سازد (المیزان، ج سیزده، ص 196). حضرت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) قرآن کریم را به طور مطلق به عنوان دارو و درمان معرفی نموده اند. القرآن هوالدواء» (میزان الحکمه، ج هشت، ص 72).
این حقیقت از امام علی (علیه السلام) نیز نقل شده است: آگاه باشید! در قرآن، خبرهای آینده است و بیان حوادث اقوام گذشته و درمان بیماری های شما و برنامه ی نظم و زندگی اجتماعی شما. (نهج البلاغه، خطبه ی 158) و نیز درجای دیگر می فرمایند: ثم انزل علیه الکتاب نورا لاتطفا مصابیحه و شفاء لاتخشی اسقامه و دواء لیس بعده داء.». (نهج البلاغه، خطبه ی 198)

بیانیه ی انتخاباتی شماره ی 3 حمیدمظاهری راد(حوزه ی تبریز،آذرشهر و اسکو

دهکده سلامتی مبارزه با کرونا

برترین مقاله های رشته های روانشناسی و مدیریت با تمام گرایشات

های ,ها ,قرآن ,الله ,سلامت ,ی ,را در ,ها و ,او را ,می شود ,است که ,سلامت روانی برخوردار ,العسر یسرا» انشراح

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خردسرا ترجمه فیلم های تایلندی persianigig geakadernmaz mezinsarear Masoud imantalab blog awualecfe maloosak1579 من و عشقم همسفران نمایندگی رشت